دوشنبه، 17 آذر 1404 - 01:45

تعریف درست «گردشگر» و بازنگری در ساختارهای سیاست‌گذاری گردشگری ضروری است

ثبت جهانی شهرها بدون تعریف دقیق از گردشگر، بازنگری سیاست گذاری و تطبیق با واقعیت های ایرانی-اسلامی، تنها ایجاد نماد شهری می کند، نه موتور اقتصادی گردشگری.
تبلیغات

تهران – پایگاه خبری تخصصی گردشگری سفرنویسان 


در نخستین نشست میز گردشگری شهری، آقای علی خاکساری، مدرس برنامه‌ریزی توسعه شهری در دانشگاه علامه طباطبایی و عضو فعال حوزه گردشگری کشور از سال ۱۳۶۵، با اشاره به چالش‌های بنیادین سیاست‌گذاری در این حوزه، گفت:

«من بیش از ۲۹ سال است که درس برنامه‌ریزی توسعه گردشگری را تدریس می‌کنم و دانشجویانم در این زمینه پایان‌نامه‌هایی نوشته‌اند. اما همچنان با یک مشکل ساختاری عمیق روبرو هستیم: گردشگری در اولویت سیاست‌گذاری کشور قرار ندارد

وی با اشاره به تاریخچه تشکیل وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، گفت:

«زمانی که در دولت آقای خاتمی قرار شد سازمان گردشگری و سازمان میراث فرهنگی ادغام شوند، این ادغام به‌جای اینکه گردشگری را به‌عنوان یک صنعت محرک تقویت کند، آن را به‌عنوان ملحقه‌ای فرهنگی در نظر گرفت. حتی وقتی در دولت آقای روحانی این سازمان به وزارت تبدیل شد، تنها نام آن تغییر کرد — از «میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» به «میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» — یعنی گردشگری همچنان در رتبه دوم قرار گرفت

انتقاد از آمارهای نادرست: «نه هر مسافری گردشگر است»

آقای خاکساری با قاطعیت گفت:

«یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ما، تعریف غلط از گردشگر است. طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، گردشگر کسی است که از محل معمول زندگی یا کار خود فاصله گرفته و به مکانی جدید برای مقصدی مشخص سفر کند

وی با مثال عینی ادامه داد:

«اگر من از خانه‌ام در شمال تهران به «پارک طبیعت» یا «پل طبیعت» بروم، من گردشگر نیستم؛ من شهروند هستم که در شهر خود حرکت می‌کنم. اما در بسیاری از آمارهای رسمی کشور، چنین افرادی نیز به‌عنوان «گردشگر» شمارش می‌شوند. این اشتباه، نه‌تنها در آمار ملی، بلکه در برنامه‌ریزی‌های شهری نیز تأثیر منفی گذاشته است.»

۲۰۲۵۱۲۰۷۰۹۳۰۲۳_5S8A7009

سیاست‌گذاری باید بر اساس واقعیت‌های ایرانی-اسلامی شکل بگیرد

آقای خاکساری تأکید کرد که سیاست‌گذاری گردشگری در ایران نمی‌تواند با الگوهای غربی هم‌تراز باشد:

«در کشور جمهوری اسلامی ایران، سه محدودیت ساختاری وجود دارد که در هیچ کشور دیگری دیده نمی‌شود:
۱. حجاب اجباری برای گردشگران زن
۲. ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی
۳. جداکردن سواحل مردان و زنان

این ویژگی‌ها بخشی از هویت ایدئولوژیک کشور ماست و نمی‌توانیم در برنامه‌ریزی گردشگری، از آن‌ها غافل شویم.»

وی هشدار داد:

«وقتی آقای رحیم‌پور گفت که «۴۰ درصد هزینه‌های گردشگران در شب صرف می‌شود»، باید بدانیم که در ایران این رقم به‌هیچ‌وجه قابل‌تحمّل نیست — چرا که بخش عمده‌ای از اقتصاد شبانه در جهان، حول محور کازینوها، بارها و مراکز سرگرمی غیرشایسته است که با ساختار فرهنگی ما سازگار نیست.»

پیشنهاد: تقسیم‌بندی شهرها و تفکیک «توریست» از «بازدیدکننده»

آقای خاکساری خواستار تقسیم‌بندی شهرها بر اساس جمعیت و ظرفیت شد — همان‌طور که آقای حاجوی پیشنهاد داده بود — و گفت:

«مثلاً مشهد با جذب سالانه بیش از ۳۰ میلیون نفر (بیشتر آن‌ها گردشگران مذهبی از کشورهای عربی)، ظرفیت واقعی برای معرفی به‌عنوان یک «شهر گردشگری جهانی» را دارد. اما این شهر باید بر اساس ماهیت مذهبی خود برنامه‌ریزی شود، نه بر اساس الگوهای عمومی.»

همچنین، وی بر لزوم تفکیک «توریست» از «بازدیدکننده» تأکید کرد:

«سازمان جهانی گردشگری دو دسته تعریف می‌کند:

  • توریست (Tourist): کسی که حداقل یک شب در مقصد اقامت دارد.
  • بازدیدکننده روزانه (Visitor/Excursionist): کسی که در همان روز به مقصد خود بازمی‌گردد.

بسیاری از افرادی که از تهران به قم یا کاشان می‌روند و در همان روز بر می‌گردند، توریست محسوب نمی‌شوند. اما ما در آمار رسمی، آن‌ها را هم جزو «گردشگران» می‌دانیم.»

نقد آمار گردشگری خارجی و تأکید بر گردشگری داخلی

وی با انتقادی صریح، گفت:

«ما بیش از ۵ میلیون گردشگر خارجی در سال را جذب می‌کنیم — رقمی که در مقایسه با ۷۰ تا ۸۰ میلیون سفر داخلی، بسیار ناچیز است. اما هنوز هم در رسانه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها، گردشگری را مترادف با گردشگر خارجی می‌دانیم.»

وی ادامه داد:

«در حالی که گردشگری داخلی ظرفیت بسیار بیشتری برای ایجاد اشتغال، توزیع درآمد و تحول اقتصادی شهرها دارد، ما هنوز برای آن زیرساخت‌های لازم را فراهم نکرده‌ایم.»

هشدار نهایی: ثبت جهانی همیشه به‌نفع جامعه محلی نیست

آقای خاکساری با اشاره به مثال بارسلون، گفت:

«در بارسلون، مردم علیه گردشگری تظاهرات کردند، چون زندگی آن‌ها به‌دلیل فشار گردشگران، غیرقابل تحمل شده بود. بنابراین، ثبت جهانی یا معرفی شهر به‌عنوان مقصد گردشگری، همیشه به‌نفع جامعه محلی نیست

وی خاطرنشان کرد:

«ما باید ارزیابی پس از اجرا را جدی بگیریم. آیا پس از ثبت جهانی، کیفیت زندگی ساکنان بهبود یافته است؟ آیا از نظر فرهنگی و اجتماعی، جامعه محلی از این وضعیت راضی است؟ یا تنها به‌عنوان «نمایشگاه» برای خارجی‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟»

جمع‌بندی: بازنگری در مفاهیم، تعریف‌ها و ساختارهای سیاست‌گذاری

در پایان، آقای خاکساری گفت:

«اگر می‌خواهیم واقعاً شهرهای ایرانی را در فهرست شهرهای جهانی ثبت کنیم، باید از سه پایه شروع کنیم:
۱. تعریف صحیح از گردشگر
۲. بازنگری در ساختار سیاست‌گذاری و اولویت‌دهی به گردشگری به‌عنوان صنعت
۳. برنامه‌ریزی متناسب با واقعیت‌های ایرانی-اسلامی

بدون این سه پایه، هر پروژه‌ای — حتی پل طبیعت — صرفاً یک نماد شهری خواهد بود، نه یک موتور اقتصادی گردشگری


 

تبلیغات

دیدگاه ها

مطالب مرتبط

ایران و دیپلماسی گردشگری؛ نگاهی به دستاوردها و چالش‌ها در گفتگو با مهندس خلدی نصب

مهندس خلدی نصب در این مصاحبه به فعالیت های خود در حوزه گردشگری و نقش ایران در سازمان های بین المللی پرداخته و از دستاوردهای مهم کشور در این حوزه سخن م...

دفاتر مسافرتی: میلیاردها تومان به مردم بدهکار شدیم،هتل‌ها و ایرلاین‌ها پول مردم را نمی‌دهند

رییس انجمن صنفی دفاتر مسافرتی ایران از ضررهای سنگین وارد به این بخش در شرایط جنگی خبر داد و از وزارت میراث فرهنگی خواست تا از ایرلاین ها و هتل ها بخوا...

مطالبات صنعت گردشگری؛ بررسی زیر ساخت‌ها و انتظارات گردشگری در دسترس

مطالبات صنعت گردشگری؛ بررسی زیر ساخت ها و انتظارات گردشگری در دسترس مطالبات صنعت گردشگری مهرزاد کشفی؛ فعال و کارشناس گردشگری ...