مشارکت جوامع محلی در توسعه گردشگری؛ راهکارهای توزیع عادلانه منافع
این گزارش به کوشش تیم تحقیقاتی مجله «سفرنویسان» تهیه شده و تلاش میکند چالشها و فرصتهای مغفول گردشگری جامعهمحور را در ایران بررسی کند. گردشگری صنعتی جهانی است که در سال ۲۰۲۴ با حدود ۱.۴ میلیارد گردشگر و درآمدی بالغ بر ۱.۶ تریلیون دلار رکورد رشد ۱۱ درصدی را ثبت کرد در این میان کشورهای پیشرفتهای مانند فرانسه، اسپانیا، آمریکا، چین و ایتالیا در صدر جدول جذب گردشگر و کسب درآمدهای کلان از صنعت گردشگری قرار دارند. اما سهم ایران از این بازار جهانی بسیار ناچیز است: طبق اعلام رسمی، در سال گذشته حدود ۶ میلیون گردشگر ورودی به کشور داشتیم که عمدتاً خروجیهای گردشگری غیررسمی نیز در آن محاسبه شده است. در حالی که گردشگری جهانی به ۹۸ درصد سطح پیش از کرونا رسیده، ایران هنوز حدود ۳۷ درصد پایینتر از دوران پیشاپاندمی قرار دارد. به بیان دیگر، با وجود ظرفیتهای طبیعی و فرهنگی فراوان در ایران، به دلیل مسائل سیاسی، تحریمها و ضعف زیرساختها، اثرات ملموسی از رشد بخش گردشگری مشاهده نشده است. از سوی دیگر، طی سالهای اخیر ۷۰ میلیون سفر داخلی در فصل بهار انجام شده که نشاندهنده یک تقاضای بالقوه عظیم در داخل کشور است. این وضعیت به ما یادآوری میکند که اگر گردشگری در ایران درست مدیریت نشود، نهتنها از فرصتهای اقتصادی محروم خواهیم ماند، بلکه پایداری زیستمحیطی و عدالت اجتماعی نیز به مخاطره میافتد.
اهمیت مشارکت جوامع محلی در گردشگری پایدار
«گردشگری جامعهمحور» (Community-Based Tourism) یک مدل توسعه پایدار است که بر مدیریت و مالکیت محلی تأکید دارد. بر اساس تعاریف علمی، این الگو صرفاً یک شعار نیست، بلکه فلسفهای است که هدفش حفظ تعادل فرهنگی و محیطی با مشارکت بومیان است. در مقابل، گردشگری انبوه غالباً به نفع شرکتهای بزرگ است و آسیبهای زیستمحیطی و فرهنگی زیادی برجای میگذارد. سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) سه رکن اصلی برای پایداری گردشگری معرفی کرده است: حفاظت محیطزیست، توسعه اجتماعی-فرهنگی و رشد اقتصادی مسئولانه. در این چارچوب، جامعه محلی میتواند از منابع طبیعی و فرهنگی منطقه به عنوان «محور» گردشگری سود ببرد. نظریه مبادله اجتماعی در گردشگری میگوید افراد زمانی مشارکت میکنند که منافع اقتصادی و اجتماعی آن را درک کرده و بپذیرند؛ منافع ملموسی مانند ایجاد اشتغال محلی، تقویت اقتصاد بومی، افزایش مبادلات تجاری داخلی و حفظ هنرهای سنتی، محرکهای اصلی مشارکتاند. از سوی دیگر، دیدگاه جامعهشناختی وبر نشان میدهد انگیزه مشارکت ممکن است فراتر از محاسبه مالی صرف باشد؛ به بیان دیگر، برخی افراد ممکن است بر اساس «عقلانیت ماهوی»، یعنی محافظت از فرهنگ و سنتهای بومی، در گردشگری محلی فعالیت کنند. این نگاه عمیقتر از مرحله دادن مشورت میگذرد و به توانمندسازی واقعی جامعه و واگذاری قدرت تصمیمگیری اشاره دارد. مطالعات موردی در ایران نیز نشان دادهاند گردشگری محلی میتواند شاخصهای فرهنگی، اجتماعی و سرانجام اقتصادی را تقویت کند، بهگونهای که اولویتبندی مرسوم «اول اقتصاد، بعد فرهنگ» را به چالش میکشد. به بیان دیگر، موفقیت پایدار گردشگری جامعهمحور الزاماً با بازده مالی آغاز نمیشود، بلکه با احیای فرهنگی و اجتماعی آغاز میشود. بدین ترتیب، مشارکت فعال بومیان، ضمن بهبود تجربه گردشگران، در حفظ و احیای میراث محلی نقش کلیدی دارد. برای مثال، «اقامتگاههای بومگردی» در ایران نه تنها محل اسکان نیستند، بلکه حاملان فرهنگ و حافظان سنت محسوب میشوند؛ همانطور که وزیر میراث فرهنگی اخیراً تأکید کرد: «بومگردیها فقط محل اقامت نیستند، بلکه حاملان فرهنگ، حافظان سنت و پیشگامان احیای هویت ایرانی-اسلامیاند».
مشکلات و چالشهای مشارکت محلی در ایران
با وجود چارچوب نظری قدرتمند و تجربه موفق کشورهای مختلف، عملکرد گردشگری ایران در عمل با فاصله زیادی از اصول پایدار است. پژوهشی در شهرستان سرعین نشان داده اغلب ساکنان بومی نقشی واقعی در صنعت گردشگری ندارند و مشارکت عینی آنها تقریباً صفر است. به طور کلی، نقص عملکرد ما در زمینه گردشگری جامعهمحور، ناشی از چند دسته چالش اساسی است:
نبود مشارکت و مالکیت بومی: بسیاری از پروژههای گردشگری به صورت متمرکز و توسط دولت یا سرمایهگذاران خصوصی اجرا میشود و مردم محلی از تصمیمگیریها و منافع فرعی محروماند.
نابرابری در توزیع منافع اقتصادی: توزیع ثروت گردشگری عادلانه نیست. با اینکه صنعت گردشگری بزرگترین زمینه برای تولید ثروت در دنیا است، اما در ایران اغلب درآمدها به هتلها و بنگاههای بزرگ میرسد. فعالان صنعت میگویند آمار رسمی ورود گردشگر خارجی اغلب غیرواقعی است و «گردشگر واقعی» چندان دیده نمیشود. به گزارشها، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۶ میلیون سفر خارجی ثبت شده، اما حتی به گفته رئیس راهنمایان گردشگری، هتلها در پایینترین حد اشغال قرار دارند و وضعیت بیکاری در بین راهنمایان به حدود ۵۰ درصد رسیده است.
ضعف زیرساختها و سرمایهگذاری: کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای توریستی و عدم وجود مدل استراتژیک ملی، توسعه گردشگری را کند کرده است. گزارشها نشان میدهد سهم مستقیم گردشگری از GDP ایران در سال ۲۰۲۳ تنها ۱.۷ درصد بودکه در مقایسه با کشورهای همسایه (امارات ۸.۲ درصد، قطر ۸.۳ درصد) بسیار ناچیز است.
تمرکززدگی و بوروکراسی: ساختار مدیریتی کشور و فرآیندهای اداری متمرکز با ذات محلی گردشگری در تعارض است. موانع حقوقی و نظارتی، هزاران واحد کوچک محلی را غیرمجاز باقی گذاشته و رقابت را ناعادلانه کرده است.
بیثباتی و مشکلات فراتر: در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی هم مشکلاتی مانند ایرانهراسی و تحریمها نقش عمده دارند. هرچند ایران ششمین اقتصاد بزرگ جهان است، اما عرصه گردشگری تحت تأثیر تحریمها ضعیف عمل میکند. تمامی این عوامل باعث شده است نابرابری در توزیع منافع اقتصادی بین حاکمیت و مردم محلی تشدید شود. به گفته کارشناسان، «توزیع عادلانه منافع اقتصادی یکی از مهمترین اصول گردشگری پایدار است» و بومیان باید از درآمدهای گردشگری بهرهمند شوند؛ راهکارهایی مانند ایجاد اشتغال محلی و حمایت از صنایعدستی و خدمات اقامتی توسط خود مردم منطقه میتواند این هدف را محقق کند.
تجربیات جهانی و درسآموختهها
تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد گردشگری جامعهمحور میتواند همزمان سبب پایداری و عدالت شود. به عنوان نمونه، در کنیا مدل «Basecamp Maasai Mara» اجرا شده است که در آن جوامع عشایری ماسایی بهعنوان «مالک اراضی» عمل میکنند و شرکتهای گردشگری فقط اجارهنشین هستند. در این مدل بیش از ۹۶ درصد کارکنان محلیاند و عشایر سهم پایدار از درآمد دارند؛ به گفته تحلیلگران، این رویکرد نشانهای است که «گردشگری باید به جای تصاحب منابع بومی، ابزاری برای توانمندسازی اقتصادی و تصمیمگیری محلی باشد». در بوتان نیز سیاست «ارزش بالا، تأثیر کم» اتخاذ شده است: پذیرش گردشگران محدود و با هزینه بالا، به حفظ میراث فرهنگی و طبیعی کمک کرده و در عین حال درآمد قابلتوجهی دارد. این الگو به ایران درس میدهد که کیفیت و حفاظت میراث باید بر حجم گردشگری ارجحیت یابد. در اکوادور نیز گردشگری روستایی با حذف واسطهها و تمرکز بر توانمندسازی زنان بومی، درآمد را مستقیماً به جوامع میرساند و نقش مهمی در کاهش فقر و تبعیض جنسیتی ایفا کرده است. این مثالها نشان میدهد چگونه سیاستگذاری مناسب میتواند گردشگری را به ابزاری برای عدالت اجتماعی تبدیل کند.
راهکارها و چشمانداز آینده
بررسیهای میدانی و نظری نشان میدهد برای بهرهبرداری درست از ظرفیتهای بینظیر گردشگری در ایران (از جاذبههای طبیعی مانند «قلههای رنگینکمانی» تا فرهنگ غنی عشایری)، نیاز به تغییر رویکرد بنیادین است. خلاصهای از راهکارهای پیشنهادی عبارتند از:
توانمندسازی و تفویض اختیار به جوامع محلی: دولت باید نقش تسهیلگر ایفا کند و با واگذاری اختیارات (نظیر صدور مجوز، نظارت و بودجه) به انجمنهای محلی و تعاونیها، انگیزه و احساس مالکیت بومیان را تقویت نماید.
حمایت مالی و حقوقی: تدوین چارچوب قانونی و مالیاتی حمایتی برای مشاغل گردشگری محلی ضروری است. ارائه تسهیلات اعتباری ارزانقیمت، تضمین اشتغال بومی و رقابت عادلانه با واحدهای غیرمجاز را امکانپذیر میکند.
آموزش و توانمندسازی تخصصی: سرمایهگذاری در مهارتهای مدیریتی، بازاریابی و خدمات گردشگری برای جوامع محلی، کیفیت خدمات را بالا برده و مشارکت واقعی را افزایش میدهد. برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی بهویژه در مناطق روستایی، سبب رشد کسبوکارهای محلی میشود.
بازاریابی استراتژیک و برندسازی بومی: تدوین یک استراتژی ملی برای معرفی برندهای گردشگری محلی و استفاده از رسانهها به منظور جذب گردشگران هدفمند میتواند توجه به نقاط کمترشناخته شده را افزایش دهد. تأکید بر «تجربه اصالت» و جذب علاقهمندان به فرهنگ و اکوتوریسم از اولویتهاست.
تمرکز بر عدالتمحوری: در نهایت، باید توسعه گردشگری را با عدالت اجتماعی و زیستمحیطی پیوند زد. ایجاد مکانیسمهای شفاف برای تقسیم منافع، مشارکت زنان و جوانان در تصمیمگیری و رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی در تعامل با گردشگران ضروری است. همانطور که پژوهشها نشان داده، اگر جوامع محلی از گردشگری سود ببرند، مشارکت آنها در حفظ منابع و توسعه پایدار فزونی مییابد.
تفصیل این راهکارها و اجرای جدی آنها میتواند گردشگری ایران را از یک فرصت مغفول به موتور محرک توسعه عدالتمحور بدل کند. همانگونه که فعالان صنعت یادآوری کردهاند، «اگر نمیتوانی پرواز کنی، بدو؛ اگر نمیتوانی بدوی، راه برو؛ اما هر کاری میکنی، رو به جلو حرکت کن». پیروی از این فلسفه در سیاستگذاری گردشگری میتواند نشان دهد ایران راه پرباری را پیش رو دارد که نه تنها اقتصاد را متحول میکند، بلکه هویت فرهنگی و عدالت اجتماعی را نیز در اولویت قرار میدهد.
مطالب مرتبط
پایداری گردشگری: معیارهای زیستمحیطی و چالشها
این گزارش از مجله «سفرنویسان» به بررسی معیارهای سنجش پایداری زیست محیطی در پروژه های گردشگری می پردازد. با مقایسه وضعیت ایران با استانداردهای جهانی، چ...
صنایعدستی؛ میراثی برای گردشگری پایدار همدان
صنایع دستی گردشگری همدان به نقل از مجله سفرنویسان - صنایع دستی همدان، به عنوان یکی از غنی ترین جلوه های میراث فرهنگی کشور، نقشی حیاتی در توسعه گردشگری...
حفظ و نگهداری منابع طبیعی
حفظ و نگهداری منابع طبیعی حفظ و نگهداری منابع طبیعی به عنوان یکی از ارکان اصلی گردشگری پایدار اهمیت بسیاری دارد. منابع طبیعی، ا...
دیدگاه ها