سفر به مرکز ایران؛ بازخوانی ریشههای هویت و تمدن
در مراسم آغاز هفته فرهنگی خمین، اشاره شد که امنیت و ثبات کنونی کشور، برآمده از فداکاری افرادی است که هنوز مرجع فکری و اخلاقی مردم به شمار میروند. این سخن نشان میدهد که جامعه ایران، هویت خود را از خاطرهای میگیرد که شهدا پایههای معنایی آن را بنا نهادهاند و بازماندگان آنان، نگهبانان روشن این یادها هستند. بررسی هر چالش فرهنگی و اخلاقی امروز، بدون توجه به این بنیان فکری امکانپذیر نیست. به همین دلیل، بازگشت به اندیشههای بنیانگذار جمهوری اسلامی، امروز نه یک انتخاب، بلکه لازمه حکومتداری است: ایشان پیشرفت انسان را مقدم بر رشد اقتصادی میدانستند و معتقد بودند جامعهای که از مسیر اخلاق و فرهنگ دور شود، هرچند در ظاهر پیشرفته به نظر برسد، در باطن دچار زوال میگردد.
بازدید از خانه تاریخی بنیانگذار انقلاب، مواجهه با حافظهای بود که بخش اصلی هویت ایرانی را در خود حفظ کرده است. بازسازی این خانه، در واقع پاسداری از لایههای عمیق هویتی است که حیات فرهنگی ایران بر آنها استوار گشته. آنچه به یک اثر فرهنگی–تاریخی ارزش میبخشد، توانایی آن در خلق معنا برای زمان حال و آینده است. خانه ایشان در خمین، دقیقاً همین نقش را ایفا میکند.
از خمین تا اراک؛ از نگاه میدانی تا تحلیل سیاستگذاری فرهنگی
با حرکت از خمین و رسیدن به اراک، این سفر به تدریج از مرحله «دیدن» به مرحله «تحلیل مدیریت فرهنگی» تغییر کرد. نخستین نقطه تأمل، موزه بزرگ اراک بود؛ مجموعهای که اگرچه هنوز به صورت کامل آماده نشده، اما از هماکنون نشانههای یک «کتاب زنده هویت» را در خود دارد. موزه، تنها جایگاه اشیا نیست، بلکه ظرف معناست؛ جایی که نسل جوان میتواند توالی تمدنی خود را بازشناسد. این استان با نگارههای هفتهزارساله تیرمَرّه، با لایههای فرهنگی دورههای ساسانی و صفوی و با نقش پررنگ خود در عهد قاجار، حلقهای از زنجیره پیوستگی معنایی این سرزمین است. نقش بزکوهی کندهکاری شده بر سنگها، نمادی هفتهزارساله که امروز به نشانه هویتی منطقه تبدیل شده، گویای همین تداوم تاریخی است: گذشتهای که تنها یک روایت نیست، بلکه سرچشمه تولید هویت فرهنگی و تمدنی برای امروز است.
بازار قدیمی اراک، با وسعت ۱۴ هکتار، ۱۷۰۰ مغازه، ۲۱ سرا و نزدیک به ۱۰۰ تیمچه، یکی از برجستهترین نمونههای زندگی اجتماعی شهری در ایران محسوب میشود. اراک تنها شهری است که ابتدا بازارش ساخته شد و بعد شهر پیرامون آن شکل گرفت. به بیان دیگر، بازار نه یک بخش الحاقی، بلکه نقطه آغازین پیدایش شهر بود. هنوز هم بازار اراک مهمترین شریان حیاتی شهر است؛ جایی که در آن هنر، معیشت، اقتصاد، فرهنگ، صنعت و مردم در هم آمیختهاند. هر بخش آن ـ از سراها تا تیمچهها و راستههای اصلی ـ کارکردی مستقل و در عین حال پیوسته دارد. بازار، آزمایشگاهی زنده از مفهوم «هویت شهری» است؛ جایی که میتوان مشاهده کرد تاریخ، اقتصاد و فرهنگ چگونه به یکدیگر شکل میدهند. مرمت آن، در واقع ترمیم پیوستگی زندگی شهری است.
خانه تاریخی آیتالله حائری یزدی، نقطه دیگری از این سفر بود که در آن اهمیت فرهنگی اراک در تاریخ معاصر ایران یکبار دیگر آشکار شد. از همین خانه بود که بنیانگذار حوزه علمیه قم، با مهاجرتی سرنوشتساز، مسیر شکلگیری یکی از مهمترین کانونهای علمی جهان اسلام را هموار کرد. امروز که یک قرن از تأسیس حوزه علمیه قم میگذرد، خانه ایشان، سندی است از نقش اراک در ترسیم جغرافیای فکری ایران. نگهداری از این خانه، در حقیقت حفاظت از یک «منبع تولید فکر» است.
در نشست اداری استان، کوشش شد سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نه به عنوان بخشهایی جداگانه، بلکه به مثابه اجزای یک منظومه یکپارچه بازتعریف شوند. میراث فرهنگی، روح جامعه است؛ گردشگری، راهبرد انتقال این روح به جهان؛ و صنایع دستی، تجسم اقتصادی–فرهنگی این روح در زندگی روزمره مردم. هنگامی که یک جامعه میراث خود را از دست میدهد، از روح تهی میشود و جامعه بیروح، حتی اگر کالبدی قدرتمند داشته باشد، توانایی تداوم تاریخی نخواهد داشت.
گردشگری، به ویژه در ساختار سیاست خارجی کنونی ایران، نقشآفرین در عرصه قدرت نرم است. بازگشت روند گردشگری به وضعیت مطلوب در شهریور، مهر و به ویژه رشد ۱۱.۶ درصدی آبان، نشان داد که برنامههای بازگشت به ثبات اثرگذار بوده و ظرفیت بازیابی سریع وجود دارد.
در بخش صنایع دستی نیز تأکید شد که این حوزه، یک اقتصاد فرهنگی مبتنی بر اصالت، نوآوری و ریشهداری است. ساماندهی هنرمندان، بیمه، بازارچهها، صادرات و خانههای صنایع دستی، بازسازی یک زیستبوم فرهنگی–اقتصادی است که میتواند نقش مهمی در توسعه پایدار ایفا نماید.
همچنین دیدار با یک سرمایهگذار ایرانی مقیم خارج، که قصد اجرای پروژهای گردشگری در زمینی ۱۲۰ هکتاری در استان را دارد، نشان داد که توسعه گردشگری نیازمند پیوند سهگانه برنامهریزی، سرمایه و مدیریت راهبردی است. پشتیبانی از چنین طرحهایی، یک سیاست اقتصادی و فرهنگی به شمار میرود؛ زیرا گسترش گردشگری در ایران همواره به معنای تقویت روایت ملی، ایجاد شغل سالم و ارتقای تصویر جهانی کشور است.
استان مرکزی، در پایان این سفر، به عنوان یک نمونه کوچک از ایران نمایان شد: سرزمینی با پیشینه کهن، تنوع زیستی، توانمندیهای گسترده کشاورزی، چهرههای بزرگ ملی و مردمانی فرهیخته که هویت این دیار را شکل دادهاند. صنعتی شدن استان، هرچند به رشد اقتصادی کمک کرده، اما همزمان نیازمند تعادل با محیط زیست، میراث فرهنگی و فرهنگ عمومی است. آینده استان زمانی درخشان خواهد بود که این تعادل برقرار گردد.
سفر به استان مرکزی یادآور شد که ایران بیش از هر چیز، یک واقعیت فرهنگی است؛ واقعیتی که اگر پاسداری شود، راه توسعه پایدار هموار خواهد شد و اگر نادیده گرفته شود، هیچ کالبدی توان تداوم نخواهد یافت. وظیفه امروز ما، حفظ این عمق فرهنگی و تبدیل آن به سرمایه راهبردی برای ساختن فردا است.
مطالب مرتبط
سند مالکیت بیشاپور و حریم تختجمشید صادر شد
ثبت رسمی ۱۰۰ هزار و ۷۰۰ مترمربع مترمربع عرصه بیشاپور و ۴۰ هزار مترمربع املاک حریم درجه یک تخت جمشید. صدور اسناد مالکیت تک برگ برای صیانت از آثار تاریخ...
ادعاهای حذف آثار جهانی ایران "ناشی از ناآگاهی" است
تکذیب ادعاهای حذف آثار جهانی ایران (تخت جمشید، سلطانیه) توسط مدیرکل پایگاه ها. رصد مستمر، برخورد با تخلفات حریم ها، و مدیریت مشارکتی جدید برای حفظ میر...
حمایت هوشمندانه دولت، راه نجات گردشگری
عضو هیئت مدیره جامعه هتلداران: با وجود بهبود محدود اشغال در نیمه دوم سال، فشارهای مالیاتی و هزینه های انرژی بر هتل ها باقی است. نیاز به ساماندهی اقامت...
دیدگاه ها